تحولات تونس جدا از زوایای آشکار و رسانه‌ای آن حاصل پیام‌های عمیقی برای حکومت‌ها و ملت‌های عرب است. سقوط حکومت 23 ساله‌ی زین العابدین بن علی در تونس موجی از امید و شعف را در میان‌های عرب و مسلمانان ایجاد کرد و خودباوری و اعتماد به نفس را جایگزین یأس و سرخوردگی نمود. ملت تونس قریب به یک قرن است که با دیکتاتوری تحمیلی مواجه است. این دیکتاتوری نه تن‌ها به اراده‌ی عمومی و عقاید مردم تونس بی‌توجه بوده است، بلکه فساد و شکاف‌های عظیم طبقاتی و در نتیجه فقر و بیکاری را برای این ملت به ارمغان آورده است.
50 سال سرخوردگی و ساختن سرابی که در آن فقط خوشبختی خیالی و تلویزیونی وجود داشت، فاصله عمیقی میان شعار‌ها و وعده‌های مدرن از یکسو و واقعیت‌های جامعه از سوی دیگر در این کشور ایجاد کرد. با وجود این محدودیت سرنوشت مردم تونس مثل سایر کشور‌های عرب که حاکمیت دیکتاتوری دارند چیزی جز فرار سرمایه‌ها و استعداد‌ها و فقر و بیکاری نبوده است.
با وجود این محدودیت‌ها مردم تونس آرام و آرام مسیر آگاهی سیاسی را طی نموده و با یک جرقه‌ی اجتماعی که آن خودسوزی یک جوان بیکار بود انتفاضه اجتماعی- سیاسی خود را آغاز کردند. این انتفاضه در اوج مدنیت صورت گرفت. در مقابل خشونت‌های فزاینده پلیس تونس که بیش از هفتاد کشته را در یک ماه به دنبال داشت مردم با سیاست اعتراض مدنی و حفظ آرامش بخش‌های حاکمیتی را دچار شکاف و تردید نموده و اسباب فرار زین العابدین بن علی رئیس جمهور این کشور را فراهم کردند. اکنون بسیاری از تحلیلگران می‌پرسند که سرنوشت این انتفاضه چه خواهد شد؟ آیا این قیام مردمی مثل سایر قیام‌ها در خطر انحراف توسط عناصر قدرتمند پشت قرار دارد؟ آیا این قیام با خطر بر باد دادن ارزش‌های اولیه و جایگزین نمودن یک استبداد جدید بجای آزادی مورد تقاضای مردم مواجه نخواهد بود؟ نگرانی مردم تونس از انحراف و انحصار قیام مردمی به واسطه عناصر وابسته به حزب سابق حاکم و اعتراض مجدد آن‌ها به ترکیب کابینه دولت موقت جدید خود بزرگترین سرمایه برای محافظت از ارزش‌های قیام مردمی تونس است. قیامی که اکنون به یک الگو برای مبارزه با سایر دیکتاتور‌های جهان عرب تبدیل شده است.
در این میان پیام‌های تبریک مردمی در کنار سکوت دولت‌های عرب خود بزرگترین نمایش از واقعیت حاکم بر جهانی عرب است. ملت‌های عرب به مردم تونس بخاطر مقاومت و آزادگی‌شان تبریک می گویند و از اندک رسانه‌های آزاد موجود در جهان عرب برای این امر استفاده می کنند، ولی حاکمیت‌های استبدادی تن‌ها به فکر مها‌ر موج بیداری مردم و حفظ پایه‌های فساد در کشور خود هستند. قیام مردم تونس و حمایت ملت‌های عرب از این قیام، نمایشی از برتری بلوغ سیاسی و آزادگی عموم مردم بر سیاست عوامفریبانه دولت‌های استبدادی عرب است که در پشت ژست‌های مدرن و شعار‌های ظاهرگرایانه و ایجاد اتحاد استراتژیک با غرب، با سیاستی دوگانه و ارائه نمایش آزادی، به تک‌حزبی، استبداد، فساد، نابودی مظاهر آزادی، محدودیت برای آزادی اندیشه و بیان و مقابله با موج مردمی بیداری اسلامی روی آورده‌اند. قیام مردمی تونس نشان داد که جهان اسلامی تشنه دموکراسی است. تشنه‌ی مشارکت مردمی در آبادانی و ساخت کشور خود و فراهم نمودن مشارکت همه جریان‌های سیاسی در حاکمیت سیاسی کشور، نشان داد که جهان اسلام آزادی را به عنوان تن‌ها راه‌حل نجات و رشد استعداد‌های مردمی و رسیدن به آنچه که حق خود می‌داند، یافته و به این باور رسیده است که بنای هر ارزشی در جامعه باید از مجرای حق انتخاب مردم و آزادانه صورت گیرد. قیام مردم تونس از این زاویه جهان غرب را بر سر دوراهی بزرگی قرار داده است. آن‌ها دهه‌هاست که در قبال اقدامات سرکوبگرانه دولت‌های استبدادی علیه جنبش‌های مردمی- اسلامی حمایت می کنند و با دولت‌های فاسد و استبدادی که تنها هنر آن‌ها اسلام‌زدایی و اسلام‌هراسی است دست دوستی داده‌اند و در عوض در مقابل سرکوب دموکراسی به بهانه جلوگیری از رشد اسلام‌گرایان سکومت می‌کنند. حوادث مصر، لیبی، الجزائر، اردن، مراکش و ... هریک آزمونی بوده که شعار دموکراسی‌خواهی غرب در آن رنگ باخته است. اما قیام مردم تونس، آشکارا دولت‌های غربی را با پرسش‌های اساسی مواجه ساخته است، که حمایت از دموکراسی چه وقت به سیاست غالب دولت‌های غربی در جهان عرب تبدیل خواهد شد؟ و آیا آن‌ها اجازه خواهند داد که اولین تجربه یک دموکراسی تمام‌عیار در جهان عرب شکل بگیرد؟ قیام مردم تونس پیامی آشکار به اسلام‌گرایان نیز دارد. اینکه دموکراسی دشمن اسلام نیست، بلکه دوست اسلام است، زیرا به اسلام‌گرایان این فرصت را می‌دهد که از زندان‌ها بیرون بیایند و آزادانه حرف خود را بزنند و فارغ از همه اتهامات دروغین برنامه واقعی اسلام را به مردم معرفی کنند و در حد وزنشان (نه بیشر) در حاکمیت سیاسی جامعه مشارکت داشته باشند. این قیام این پیام را دارد که استقرار بزرگترین ارزش‌ها اگر با سلاح استبداد یا خشونت همراه باشد فاقد مشروعیت و پایگاه مردمی است. لذا تنها دموکراسی واقعی است که به همه حتی اسلام‌گرایان اجازه دستیابی به حقشان را می‌دهد. سیاست حزب اسلامی النهضة در تونس که علیرغم همه خشونت‌های دولتی مبارزه مدنی را جایگزین سیاست خشونت در مقابل خشونت نموده خود بهترین الگو و تجربه‌ای نوین برای سایر جنبش‌های اسلامی در جهان است.